فیلم رادیوگرافی در بین دو صفحه ی تشدید کننده قرار می گیرد و ساختار آن مشابه فیلم های عکاسی می باشد، یعنی از یک پایه تشکیل شده که در دو طرف آن دو لایه ی امولسیون داریم، به این صورت که پایه ی فیلم یک لایه ی نسبتاً ضخیم و شفاف از جنس استات سلولز یا پلی استر می باشد که معمولاً در هنگام ساخت به آن یک رنگ آبی نیز اضافه می شود، تا به این ترتیب تصویر رادیولوژی بهتر دیده شده و چشم پزشک خسته نشود. وظیفه ی اصلی پایه ی فیلم نیز ایجاد یک تکیه گاه برای لایه ی امولسیون می باشد، منتها علاوه بر این پایه ی فیلم نیز باید از ضخامت و استحکام کافی برخوردار باشد و شکل و اندازه ی آن در طول فرآیند ظهور و ثبوت و همچنین در دوران بایگانی فیلم بدون تغییر باقی بماند، همچنین پایه ی فیلم بایستی نسبت به نور مرئی شفاف باشد تا بعد از تشکیل تصویر بر روی فیلم، اثر یا طرح قابل مشاهده ای از پایه در تصویر دیده نشود.
در دو طرف پایه ی فیلم یک لایه ی بسیار نازک ژلاتینی داریم که وظیفه آن اتصال پایه ی فیلم به لایه های امولسیون می باشد. امولسیون هم یک ماده ی ژلاتینی است که در آن کریستال های برومور نقره بصورت یکنواخت و معلق پخش شده اند، بطوریکه وقتی پرتوهای ایکس یا نور مرئی به این کریستالهای برمور نقره برخورد می کنند باعث یونیزه شدن کریستال به یونهای نقره ی مثبت یک و برومور منفی یک می شوند. نهایتاً بعد از اینکه فرایند ظهور و ثبوت فیلم انجام می شود، در محل هایی که برخورد پرتوهای ایکس یا نور مرئی با فیلم را داشته ایم فیلم به رنگ سیاه درمی آید، و در محل هایی که برخورد پرتوها با شدت کمتری انجام شده است، فیلم به رنگ سفید دیده می شود. ضخامت امولسیون نیز معمولا از یک و نیم میلیمتر کمتر می باشد منتها بر اساس نوع فیلم این ضخامت می تواند متفاوت باشد، نهایتاً وظیفه ی ژلاتین در امولسیون آن است که اولاً کریستالهای برمور نقره را در درون امولسیون به صورت پخش نگه دارد و از چسبیدن آنها به همدیگر جلوگیری کند و ثانیا باعث می شود که محلول ظهور و ثبوت به راحتی به داخل امولسیون نفوذ کند.
نهایتا بعد از امولسیون یک روکش حفاظتی از ژلاتین شفاف داریم که وظیفه آن محافظت از امولسیون در برابر صدمات مکانیکی مثل فشار، خراش و اصطکاک می باشد.
مد فیزیک دات کام، پنجره ای رو به دنیای فیزیک پزشکی
اگر الکترون ها در برخورد با یک ماده جاذب مثل تنگستن، آنقدر انرژی داشته باشند که بتوانند از ابر الکترونی ماده ی جاذب عبور کنند و خودشان را به نزدیکی هسته برسانند، در این صورت الکترونها تحت تأثیر نیروی جاذبه ی کلونی قوی هسته قرار می گیرند و ناگهان از مسیر خودشان منحرف می شوند، که این تغییر مسیر ناگهانی باعث بوجود آمدن یک شتاب زاویه ای در الکترون می شود و در نتیجه ی این شتاب زاویه ای و بر اساس قوانین الکترومغناطیس، الکترون پر انرژی مقداری از انرژی خودش را بصورت امواج الکترومغناطیس از دست می دهد، که به این امواج که دارای یک طیف پیوسته با انرژی های مختلف هستند، پرتوهای ترمزی یا پرتو ایکس پیوسته گفته می شود، منتها نکته ای که در مورد برخورد الکترونهای پر انرژی با یک ماده ی فلزی مثل تنگستن وجود دارد آن است که درصدی از انرژی جنبشی الکترونها که به اشعه ی ایکس تبدیل می شود و به آن راندمان تولید اشعه ی ایکس گفته می شود بسیار پایین است، و بیشتر انرژی جنبشی الکترون ها یعنی در حدود 99% انرژی در هنگام برخورد به ماده ی هدف به حرارت تبدیل می شود، و تنها حدود 1% انرژی به پرتو ایکس تبدیل می شود. دلیل این موضوع هم آن است که بیشتر الکترونهای پر انرژی فرودی به الکترونهای لایه ی بیرونی ماده ی هدف برخورد می کنند و در این برخورد انرژی لازم برای یونیزاسیون اتم را به این الکترونها نمی دهند و فقط باعث برانگیختگی اتم ها می شوند، در نتیجه الکترونهای اتم فقط به تراز انرژی بالاتر می روند و بلافاصله با تابش اشعه ی مادون قرمز (IR) که باعث گرما می شود، به تراز انرژی پایه برمی گردند. راندمان تولید اشعه ی ایکس با عدد اتمی ماده ی هدف و انرژی الکترونها یا همان KVPی دستگاه اشعه ی ایکس رابطه ی مستقیم دارد، و با افزایش هر کدام از اینها، افزایش پیدا می کند. مدفیزیک دات کام، پنجره ای رو به دنیای فیزیک_پزشکی
مشاهده مطلبماهیت امواج الکترومغناطیس چیست؟ امواج الکترومغناطیس، امواجی عرضی هستن که بر اساس حرکت شتابدار بار الکتریکی در درون یک هادی تولید می شوند، یعنی اگر یک آنتن را در نظر بگیرید، این آنتن در واقع یک سیم رسانا می باشد که بار الکتریکی در درون آن به بالا و پایین حرکت می کند، و حرکت شتابدار این بار الکتریکی باعث تولید موج مغناطیسی و الکتریکی می شود، که موج الکتریکی و مغناطیسی برهم و همچنین بر جهت انتشار موج الکترومغناطیسی عمود هستند، به همین ترتیب زمانی که یک موج الکترومغناطیسی به یک آنتن برخورد می کند، بارالکتریکی داخل آنتن به بالا و پایین حرکت می کند و با اتصال سیمی به دو سر آنتن می توانیم اختلاف پتانسیل درون آنتن را در خروجی داشته باشیم. مد فیزیک دات کام، پنجره ای رو به دنیای فیزیک پزشکی
مشاهده مطلبرزولوشن یا قدرت تفکیک فضایی، به توانایی سیستم برای ثبت جزئیات اشاره می کند، به این معنا که هرچه رزولوشن سیستم در تشخیص دو نقطه ی نزدیک به هم به عنوان نقاط جدا و متمایز بیشتر باشد، مرزهایی که به هم نزدیکتر هستند، در تصویر از یکدیگر قابلیت تفکیک و تشخیص بیشتری دارند، در سیستم های سونوگرافی به غیر از M Mode , A Modeکه تکنیک های تصویر برداری یک بعدی هستند، بقیه ی تکنیک های تصویربرداری دو بعدی هستند و برای آنها دو نوع رزولوشن داریم. 1-رزولوشن محوری یا Axial Resolution و 2- روزلوشن جانبی یا Lateral Resolution. رزولوشن محوری یا طولی بیان می کند که دو جسم تا چه حد در راستای موازی با محور پرتو می توانند به هم نزدیک باشند تا دستگاه همچنان بتواند آنها را به صورت نقاط مجزای از هم تشخیص بدهد. تفکیک پذیری محوری به اندازه ی طول پالس وابسته است و بهترین تفکیک پذیری محوری زمانی اتفاق می افتد که فاصله ی دو نقطه ی مورد نظر برابر نصف طول پالس باشد، تا به این ترتیب پرتوهای بازتابش شده از دو جسم نه با همدیگر همپوشانی داشته باشند که دستگاه آنها را یک جسم تلقی کند و نه از همدیگر فاصله داشته باشند که کیفیت کاهش پیدا کند، بلکه دقیقاً پشت سر هم قرار بگیرند تا مرزها از همدیگر قابل افتراق باشند. نهایتا هر چه عدد تفکیک پذیری یک دستگاه کوچکتر باشد، توانایی آن دستگاه در تفکیک دو نقطه ی نزدیکتر بیشتر است. تفکیک پذیری جانبی به کوچکترین فاصله ی دو جسم در راستای عمود بر محور موج اشاره دارد، که دستگاه می تواند آن دو جسم را جدای از هم تلقی کند، به عبارت دیگر دو نقطه که در یک عمق مشابه از بدن قرار دارند را چقدر می توانیم به هم نزدیک کنیم در حالی که در تصویر به صورت دو نقطه ی متمایز دیده شوند. رزولوشن جانبی تحت تأثیر پهنای عرضی موج و عمق میدان می باشد، یعنی هرچه قطر باریکه ی فراصوتی در یک عمق مشخص کوچکتر باشد، در آن عمق مشخص رزولوشن جانبی بهتری داریم. مد فیزیک دات کام، پنجره ای رو به دنیای فیزیک پزشکی
مشاهده مطلبپدیده ی کامپتون بر خلاف پدیده ی فوتوالکتریک در اثر برخورد فوتونهای با انرژی متوسط با الکترونهای لایه ی خارجی اتم های ماده هدف اتفاق می افتد. در پدیده ی کامپتون همه ی انرژی فوتون به الکترون منتقل نمی شود، زیرا با توجه به اصل بقای انرژی جنبشی و مومنتوم اگه همه ی انرژی فوتون به الکترون منتقل شود، الکترون می بایست پس از جدا شدن از اتم با سرعت نور حرکت کند، که این موضوع امکان پذیر نمی باشد. بنابراین در پدیده ی کامپتون فقط مقداری از انرژی فوتون به الکترون منتقل می شود و فوتون با انرژی کمتر از فوتون اولیه و تحت زاویه ی تتا از مسیر اولیه ی خودش منحرف می شود، الکترون جدا شده در پراکندگی کامپتون، که به آن الکترون ثانویه گفته می شود نیز تحت زاویه ی فی و با انرژی Ek از اتم خارج می گردد. احتمال پدیده ی کامپتون مانند پدیده ی فوتوالکتریک با افزایش انرژی فوتون تابشی کاهش پیدا می کند، منتها میزان این کاهش در مقایسه با پدیده ی فوتوالکتریک بسیار کندترمی باشد و با انرژی فوتون رابطه ی عکس دارد، بنابراین پدیده ی کامپتون در انرژی هایی که احتمال پدیده ی فوتوالکتریک بسیار کم شده حائز اهمیت می باشد، از سوی دیگر در پدیده ی کامپتون احتمال برخورد فوتون با همه ی الکترونهای مداری یکسان می باشد، و به انرژی بستگی الکترونها وابسته نیست، بنابراین ضریب پراکندگی کامپتون مستقل از عدد اتمی ماده ی جاذب می باشد و فقط به تعداد الکترونهای موجود در واحد حجم ماده ی جاذب بستگی دارد. در برخورد فوتونهای با انرژی بین 100Kev تا 10Mev با بافت نرم، پدیده ی کامپتون دارای بالاترین احتمال وقوع می باشد. مد فیزیک دات کام، پنجره ای رو به دنیای فیزیک پزشکی
مشاهده مطلب
پاسخ به نظر